{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی گذاردن گذاردن در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی گذاردن گذاردن، نهادن، منصوب کردن، اعطاء کردن سرمایه ,, معنی گذاردن گذاردن، نهادن، منصوب کردن، اعطاء کردن سرمایه پ, معنی ;vاcbj ;vاcbj، jiاbj، kjwmf lcbj، اuzاء lcbj sckاdi ,, معنی اصطلاح گذاردن گذاردن، نهادن، منصوب کردن، اعطاء کردن سرمایه ,, معادل گذاردن گذاردن، نهادن، منصوب کردن، اعطاء کردن سرمایه ,, گذاردن گذاردن، نهادن، منصوب کردن، اعطاء کردن سرمایه , چی میشه؟, گذاردن گذاردن، نهادن، منصوب کردن، اعطاء کردن سرمایه , یعنی چی؟, گذاردن گذاردن، نهادن، منصوب کردن، اعطاء کردن سرمایه , synonym, گذاردن گذاردن، نهادن، منصوب کردن، اعطاء کردن سرمایه , definition,
معنی spearhead, ترجمه spearhead به فارسی, معنی cumulative electricity demand, ترجمه cumulative electricity demand به فارسی, معنی endothermic, ترجمه endothermic به فارسی, معنی گنبد خانه, ترجمه گنبد خانه به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی